بگذر و از خانه قلبم برو

زله ام ، درد و پریشانیم

گفته و هرگز نشنیدی چرا؟

باعث بدبختی و ویرانیم

حادثه ام ، منتظر واقعم

دور شو من عنصر بحرانیم

دامن هرکس که بگیرد پَرَم

شعله ی سرکش و پشیمانیم

راه خودت را بکش و دور شو 

ابر سیاه شب ظلمانیم  .

.

بگذر و از خانه قلبم برو

گور بود و من در آن بودم دراز

ای خدا ای خالق عشق و شعور

ام ,بگذر ,برو ,، ,خانه ,قلبم ,قلبم برو ,بگذر و ,خانه قلبم ,ام ، ,و از

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

زر و مد فروش لوازم آرایشی lilini دخترماه پایگاه اطلاع رسانی سختافند دکتر جواد عاملی کتابخانه طریق نور آنلاین مگ affiliate-system . محو نحو